ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

وندا دختر ما

تولد تولد تولدت مبارک

  عزیزترینم زیباترینم عشقم تولدت مبارک خیلی خیلی دوستت دارم توی این روز زیبا برات بهترینها رو از خدا آرزو میکنم امیدوارم موفق خوشبخت سرشار از آرامش و شادی زیبایی و مهمتر از همه سلامت باشی و همیشه خدا مراقب و کنارت باشه و سایه مامی بابایی بالا سرت باشه دیشب بهترین هدیه دنیا رو به من دادی و بهم گفتی (تو دوست دارم) وای تازه چندبارم گفتی کلی کیف کردم رفتم تا روی ابرا   امروز در ضمن عروسی عمو حامد و پگاه هم هست این روز قشنگو بهشون تبریک میگم     ...
26 شهريور 1391

شهریورنامه

وندای من ماه شهریور یکی از زیباترین ماهها برای ما هستش چون عشقمون در ٢٦ این ماه متولد شده هورااااااااااا عزیزم خیلی شیرین و عسل شدی همه چی میگی و همه چی متوجه میشی تازه سر به سر منم میزاری بعضی وقتها شیطونی میکنی و هرچی میگیم بر عکسشو انجام میدی ولی منو بابایی از شما زرنگتریم ما هم کارها رو بهت برعکس میگیم از خودت کلمه هم اختراع کردی به آدامس میگی آنو -به بستنی میگی ممسی و تولد میگی تللد و... عاشق آرایش کردنی حالا خوبه من زیاد اهلش نیستم  بهت میگم چی بازی کنیم میگی ماتیک بازی یا لاک بازی انقدر با دقت لاک میزنی منم آخر برای اینکه دست از سر وسایلم برداری یه بسته لوازم آرایش بچه گونه گرفتم حالا فعلا جواب گو هست این ...
22 شهريور 1391

خوشگله خوشگلا

برات عكس ميزارم خانوم خوشگلم اينجا خونه خاله سميرا است وندا و سروشا با مايوها و عروسكهاي شبيه هم دارن بازي ميكنن     اينجام سرزمين عجايبه بازم وندا و سروشا به هم ميگن ابجي     ...
19 مرداد 1391

این روزهای وندا

  دختر عزیزم میخوام برنامه زندگی و کارها وحرفهای جدیدی که میزنی برات تعریف کنم   این روزها از شنبه تا چهارشنبه من از 8 تا 16 میرم سر کار وشما پیش خاله جون میمونی که بهش میگی مری(مهری) البته از 6 ماهگی که من اومدم سر کار خاله جون زحمت کشیدن اومدن پیشت ما هم سعی کردیم از خجالتش درآیم ولی خوب زحمتی که برای تو میکشه و تربیت خیلی ارزشش بیشتره   بابا امیر برنامه کاریش فعلا اینطوریه که 5 صبح میره و17.30 میاد راهش دوره تو شرکت سایپا البته قبلا شیفتی میرفت یه هفته صبح یه هفته شب یه هفته بعد از ظهر   هر وقت کسی زنگ میزنه یا در میزنه تو فکر میکنی مامان جونه خیلی دوستش داری مامانی بابایی عمه رو هم دوست دار...
31 تير 1391

وندا درکیدز کلاب انقلاب و...

عشق من سلام جمعه با سروشا و خاله سمیرا بالاخره طلسم شکوندیم و رفتیم کیدز کلاب باشگاه انقلاب خیلی بهتون خوش گذشت و بازی کردید ٣ ساعتی اونجا بودید قرار گذشتیم از این به بعد جمعه ها ببریمتون از هفته دیگه آب بازی هم داره توی فضای بازش چه کیفی بکنه وندا باید برم برات پوشک ضد آب بخرم البته یه مایو خوشگل از تیراژه برات خریدم تو وسروشا یه شکل خریدید عزیزم کلی کلمه ها و حرفهای جدید یاد گرفتی تا ٥ میشمری با انگشتات هم نشون میدی فامیلی خودت و سروشا رو یاد گرفتی شبها میای از من نحه دندون(نخه دندون) میخوای و.... امروز هم که من میخواستم برم سرکار بلند شدی و نمیذاشتی برم بابا اوردت پایین توی پارک من در رفتم ولی بعد انقدر گریه کر...
31 تير 1391

21 ماهگی گلم

عزیز دلم ٢١ ماهگیت مبارک داری روز به روز شیرین تر و زیباتر وبزرگتر و عاقلتر میشی من و بابایی هر روز بیشتر عاشقت میشیم نازنینم دخترم هفته پیش رفتیم باغ وحش ارم خیلی دوست داشتی ولی اولش میترسیدی از بغلمون پایین نمیومدی بعد رفتی به گوزنها غذا دادی از نوع پف فیل بهشون میگفتی ببعی -سر -شاخ یعنی ببعی رو سرش شاخ داره اين عكس باباي هنرمندت انداخته شترمرغ وندا و سروشا در حال بستني خوردن   ديشبم تولد مامان را (خودمم وندا اينجوري صدام ميكنه) بود خيلي خوب بود البته وندا فكر ميكرد تولد خودشه حسابي رقصيد اينجا اين 2تا دختر خاله با همدستي هم رادمهر تو كالسكه عروسك وندا قرار دادن...
26 خرداد 1391

وندا تا1سال 8 ماه و 7 روزگی چه کرده؟

درود بر تو زیباترینم دامنه لغات وندا روز به روز بیشتر میشه و تمام سعی شو میکنه حرفهای ما رو تکرار کنه گلسر-داگه(داغه) اتو -سرده- قا قا  دوکتور(آقای دکتر)-عطر (پیس صداشم در میاره)-سر سر (سرسره)-میره در مغازه میگه قاقا شیر دده (آقا شیر بده) گاو -ببعی _قار قار (کلاغ)-پیشی-هاپو-قدقد (مرغ) -قولی قولی(خروس)-شیر فیل کلاً به حیوانات اراده خاصی داره سی دی (ما بانی نی ) براش گرفتم خیلی دوست داره یه قسمتش اتوبوس مدرسه تا میبینه میگه بیب بیب (بوق میزنه) توتو و گوگول و موگول هم خیلی دوست داره-سی دی کیتی هم وقتی میخواد میاد خودشو به راست وچپ تکون میده میگه کیتی جون کیتی جون... خیلی هم مهربونه هر چی برای خودش بر میداره بر...
5 خرداد 1391

خبرهای جدید و داغ

دختر عزیزم امروز برات یه خبر مهم دارم در یک طرح جهادی شما دیگه شیر منو نمیخوری وترک کردی من از روش تلخ کردن استفاده کردم یه بار که دیدی تلخه دیگه لب نزدی یکم اذیت شدیم هم من هم تو ولی شد الان غذا خوردنت بهتر شده حالا تعدادی از عکساتو با توضیحاتش برات میزارم بدون که عاشقانه دوستت دارم   هفته گذشته شمال بوديم يكي از اقوام دعوتمون كرده بود بهشهر برگشت رفتيم بابلسر شيلات شما و سروشا هم تني به آب زديد بعد آب بازي سردت شده بود بابا هم روت شن گرم ريخت از لرز افتادي كوچولوي من خوشتيپ خانوم اينجا رودهن خونه خاله باباست كه هميشه عيد زحمت ميكشن دعوت ميكنن خونه شون كنار رودخونست شما ...
25 ارديبهشت 1391

روزهای وندایی

سلام عسل من دخترم ١٩ ماهتم تموم شد خیلی خانوم و عاقل شدی صبح ها تا بلند میشی اول عروسکاتو بغل میکنی شیر میدی بعد به بقیه کارات میرسی تازه موقع سی دی دیدن هم میزاری روی پات میخوابونی میبینی خیلی اجتماعی تر شدی وقتی میریم بیرون به هر کی میرسی سلام میکنی و لبخند میزنی همه میگن چه دختر خونگرم وشیرین ودوست داشتنی هستی خیلی دوست دارم عزیزم به باباتم میگی امیر -امیرم عاشقته خوب وزنت توي اين ماه 11.5 بود قدتم 85 روي منحني رشدتي همه چي خوبه در زیر شرح وقایع به روایت تصویر روز 2 فروردين با خاله سميرا اينا رفتيم كاخ گلستان خيلي خوش گذشت بعدشم رفتيم سفره خانه سنتي آذري توي توپخونه كه ديزي سنگياش معروفه وندا ...
31 فروردين 1391