دلم برات تنگ شده
وندای زیبای من این اولین شبیه که خونه در کنارم نیستی خیلی برات دلتنکم برای حرف زدنت برای وول زدن صدا کردنات برای صورت و دستای قشنگت وای چقدر میخوامت امشب خاله المیرا خونمون بود موقع رفتن تو هم دلت خواست باهاشون بری و شب پیششون خونه مامان جون بخوابی خوشحالم که مستقل شدی ولی من با این دل چه کنم که انقدر وابسته توست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی