ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

وندا دختر ما

بدون عنوان

درود بر تو عزيزترينم وندا جونم خيلي كم به من فرصت ميدي بيام و برات خاطراتتو بنويسم ديگه حسابي شيطون شدي دنده عقب ميري -حالت 4دست وپا ميگيري ولي جلو نميتوني بري 2شب پيش مامانجون قلبش درد گرفت برديمش بيمارستان الانم اونجاست خدا كنه زودي خوب شه البته الان خيلي بهتره امشبم خاله اليكا مياد خونمون فردام قراره خاله دكترت با سروشايي بيان مامانجونم فردا يا پس فردا مياد كلي قراره بهت خوش بگذره
27 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

درود بر تو عزيزترينم  وندا جونم خيلي كم به من فرصت ميدي بيام و برات خاطراتتو بنويسم ديگه حسابي شيطون شدي دنده عقب ميري -حالت 4دست وپا ميگيري ولي جلو نميتوني بري 2شب پيش مامانجون قلبش درد گرفت برديمش بيمارستان الانم اونجاست خدا كنه زودي خوب شه البته الان خيلي بهتره امشبم خاله اليكا مياد خونمون فردام قراره خاله دكترت با سروشايي بيان مامانجونم فردا يا پس فردا مياد كلي قراره بهت خوش بگذره  
27 ارديبهشت 1390

8 ماهت تموم شد خانم خوشگله

سلام دخترم داري كم كم بزرگ ميشي ها  از كاراي جديدت كه انجام ميدي كامل ميتوني 20 دقيقه بشيني دوست داري غذاتو بجوي براي رسيدن به وسيله مورد علاقت غلت ميزني وخودتو ميرسوني دوست داري بايستي اگه چيزي رو بخواي عصباني ميشي و دستاتو محكم فشار ميدي خيلي به خوردن چيزاي جديد علاقه نشون ميدي الانم نشستي تو بغلم و با دقت به تايژم نگاه ميكني امروزم همه وسايل خونه رو جا به جا كرديم تا جاي بيشتري باز بشه
26 ارديبهشت 1390

8 ماهت تموم شد خانم خوشگله

سلام دخترم داري كم كم بزرگ ميشي ها از كاراي جديدت كه انجام ميدي كامل ميتوني 20 دقيقه بشيني دوست داري غذاتو بجوي براي رسيدن به وسيله مورد علاقت غلت ميزني وخودتو ميرسوني دوست داري بايستي اگه چيزي رو بخواي عصباني ميشي و دستاتو محكم فشار ميدي خيلي به خوردن چيزاي جديد علاقه نشون ميدي الانم نشستي تو بغلم و با دقت به تايژم نگاه ميكني امروزم همه وسايل خونه رو جا به جا كرديم تا جاي بيشتري باز بشه
25 ارديبهشت 1390

جوجوی من

دختر قشنگم تازگیها خیلی شیطون شدی تا از پیشت پا میشیم خودتو میندازی تا بغلت کنیم - موقع غذا خوردن یه قاشق برای خودت می خوای همه ی صورتتو غذایی میکنی - دنبال بابات گریه میکنی- کلی جیغ می زنی که خوراکیهای ما رو بخوری -خلاصه کلی شیطونک بازی میکنی خیلیییی دوست دارم مامانی
19 ارديبهشت 1390

جوجوی من

دختر قشنگم تازگیها خیلی شیطون شدی تا از پیشت پا میشیم خودتو میندازی تا بغلت کنیم - موقع غذا خوردن یه قاشق برای خودت می خوای همه ی صورتتو غذایی میکنی - دنبال بابات گریه میکنی- کلی جیغ می زنی که خوراکیهای ما رو بخوری -خلاصه کلی شیطونک بازی میکنی خیلیییی دوست دارم مامانی
19 ارديبهشت 1390

مطلبی در خصوص تب

امروز تو روزنامه مطلبی خوندم که میگفت: وقتی کودک تب میکنه نشانه اینه که ویروسی وارد بدنش شده و تب نشانه آمادگی بدن وشروع فعالیت سلولهای سفید برای مبارزه با اونه وقتی تب رو با سرعت پایین میاریم تو کار اونا اختلال ایجاد میشه پس بهتره تبو اول با پاشویه با آب ولرم و دستمال خیس و خنک پایین بیاریم
14 ارديبهشت 1390

مطلبی در خصوص تب

امروز تو روزنامه مطلبی خوندم که میگفت: وقتی کودک تب میکنه نشانه اینه که ویروسی وارد بدنش شده و تب نشانه آمادگی بدن وشروع فعالیت سلولهای سفید برای مبارزه با اونه وقتی تب رو با سرعت پایین میاریم تو کار اونا اختلال ایجاد میشه پس بهتره تبو اول با پاشویه با آب ولرم و دستمال خیس و خنک پایین بیاریم
14 ارديبهشت 1390

کوچولوی من سرما خورده

درود بر تو ای زیبا ترینم دختر خوبم این چند روزه حسابی مامانو ترسوندی آخه یه روز از سر کار که اومدم دیدم تب داری زنگ زدم دکترت گفت بیار ببینمش از قضا بابایی هم شیفت ٢ هست یعنی ٢ بعد از ظهر میره ١ شب میاد بابایی شما در حال حاضر تو شرکت خوردو سازی سایپا کار میکنه منم تو شهرداری مامانجونم رفته پیش سروشا که آبله مرغون گرفته با خودم گفتم حالا چیکار کنم هنوزم میترسم با ماشین تنهایی بیرون ببرمت با اینکه صندلی داری میترسم تو راه گریهکنی خوب زنگ زدم مامان بابایی نبود بابا محمدم خواب بود خیلی نگران بودم زنگ زدم عصبانی به بابا جونت که حالا من چیکار کنم القصه آخرش بابا محمد اومد دنبالمون رفتیم دکتر اونم معاینت کرد گفت علامتی نداره یه مریضی هست ٣ ر...
14 ارديبهشت 1390