دختر کوچولوی من مریض شده
عسل من پریشب بردمت پارک دم خونه کلی بازی کردی بعد مامانجون اومد دنبالمون رفتیم هفت حوض تا برات کادوی تولد بخره
اونجام شما گشنتون بود برات سیب زمینی سرخ کرده خریدم وقتی اومدیم خونه شما گلاب بروت حسابی بالا اوردی من گفتم سر دلت سنگین شده ولی نصف شبم ادامه داشت
صبح بردمت دکتر گفت از دندونته البته شما تا دکی رو دیدی یاد اوندفعه افتادی که گوشتو معاینه کرد شروع کردی کلی بازی
شبم رفتیم مهمونی انقدر بی حال بودی
امروز صبحم باز حالت بد بود ولی خدا رو شکر برات سرم درست میکنم میخوری مامانی من اصلا طاقت مریضی تو رو ندارم
حالا هم گلاب بروت بیرون روی هم اضافه شده فکر کنم از این ویروس جدیدا گرفتی خدا بکشه این ویروسای بی ادبو
پ. ن.١ امروز قرار بود بریم اتلیه ولی شما مریض بودی نشد میخواستم قبل تولد ببرمت
پ.ن.٢ منشا جیغ های وندا مشخص شد
از وقتی بهت شربت زینک میدم یه معجزه اتفاق افتاد دیگه جیغ نزدی
بمیرم برات یعنی کمبود روی داشتی مادر