ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

وندا دختر ما

21 ماهگی گلم

عزیز دلم ٢١ ماهگیت مبارک داری روز به روز شیرین تر و زیباتر وبزرگتر و عاقلتر میشی من و بابایی هر روز بیشتر عاشقت میشیم نازنینم دخترم هفته پیش رفتیم باغ وحش ارم خیلی دوست داشتی ولی اولش میترسیدی از بغلمون پایین نمیومدی بعد رفتی به گوزنها غذا دادی از نوع پف فیل بهشون میگفتی ببعی -سر -شاخ یعنی ببعی رو سرش شاخ داره اين عكس باباي هنرمندت انداخته شترمرغ وندا و سروشا در حال بستني خوردن   ديشبم تولد مامان را (خودمم وندا اينجوري صدام ميكنه) بود خيلي خوب بود البته وندا فكر ميكرد تولد خودشه حسابي رقصيد اينجا اين 2تا دختر خاله با همدستي هم رادمهر تو كالسكه عروسك وندا قرار دادن...
26 خرداد 1391

وندا تا1سال 8 ماه و 7 روزگی چه کرده؟

درود بر تو زیباترینم دامنه لغات وندا روز به روز بیشتر میشه و تمام سعی شو میکنه حرفهای ما رو تکرار کنه گلسر-داگه(داغه) اتو -سرده- قا قا  دوکتور(آقای دکتر)-عطر (پیس صداشم در میاره)-سر سر (سرسره)-میره در مغازه میگه قاقا شیر دده (آقا شیر بده) گاو -ببعی _قار قار (کلاغ)-پیشی-هاپو-قدقد (مرغ) -قولی قولی(خروس)-شیر فیل کلاً به حیوانات اراده خاصی داره سی دی (ما بانی نی ) براش گرفتم خیلی دوست داره یه قسمتش اتوبوس مدرسه تا میبینه میگه بیب بیب (بوق میزنه) توتو و گوگول و موگول هم خیلی دوست داره-سی دی کیتی هم وقتی میخواد میاد خودشو به راست وچپ تکون میده میگه کیتی جون کیتی جون... خیلی هم مهربونه هر چی برای خودش بر میداره بر...
5 خرداد 1391

خبرهای جدید و داغ

دختر عزیزم امروز برات یه خبر مهم دارم در یک طرح جهادی شما دیگه شیر منو نمیخوری وترک کردی من از روش تلخ کردن استفاده کردم یه بار که دیدی تلخه دیگه لب نزدی یکم اذیت شدیم هم من هم تو ولی شد الان غذا خوردنت بهتر شده حالا تعدادی از عکساتو با توضیحاتش برات میزارم بدون که عاشقانه دوستت دارم   هفته گذشته شمال بوديم يكي از اقوام دعوتمون كرده بود بهشهر برگشت رفتيم بابلسر شيلات شما و سروشا هم تني به آب زديد بعد آب بازي سردت شده بود بابا هم روت شن گرم ريخت از لرز افتادي كوچولوي من خوشتيپ خانوم اينجا رودهن خونه خاله باباست كه هميشه عيد زحمت ميكشن دعوت ميكنن خونه شون كنار رودخونست شما ...
25 ارديبهشت 1391

روزهای وندایی

سلام عسل من دخترم ١٩ ماهتم تموم شد خیلی خانوم و عاقل شدی صبح ها تا بلند میشی اول عروسکاتو بغل میکنی شیر میدی بعد به بقیه کارات میرسی تازه موقع سی دی دیدن هم میزاری روی پات میخوابونی میبینی خیلی اجتماعی تر شدی وقتی میریم بیرون به هر کی میرسی سلام میکنی و لبخند میزنی همه میگن چه دختر خونگرم وشیرین ودوست داشتنی هستی خیلی دوست دارم عزیزم به باباتم میگی امیر -امیرم عاشقته خوب وزنت توي اين ماه 11.5 بود قدتم 85 روي منحني رشدتي همه چي خوبه در زیر شرح وقایع به روایت تصویر روز 2 فروردين با خاله سميرا اينا رفتيم كاخ گلستان خيلي خوش گذشت بعدشم رفتيم سفره خانه سنتي آذري توي توپخونه كه ديزي سنگياش معروفه وندا ...
31 فروردين 1391

واکسن 18 ماهگی و عید نوروز 91

  عزیز دلم دختر قشنگم فرا رسیدن عید باستانی ١٣٩١ بهت تبریک میگم امیدوارم در این سال جدید سالم وتندرست باشی و همیشه روی قشنگت با گل لبخند زیباتر باشه نمیتونم همه ی آرزوهامو اینجا بنویسم چون خیلی زیادن ولی خدا خودش میدونه فقط بدون که خیلی دوستت دارم روز ٢٨ اسفند با بابایی بردیمت خانه بهداشت و واکسن ١٨ ماهگیتو زدی یه کم گریه کردی ولی زود بهت شیر پاکتی دادم آروم شدی آخه شیر پاکتی میهن که روش عکس گاو داره خیلی دوست داری وقتی اومدیم خونه کلی بپر بپر کردی بعد خوابیدی وقتی بیدار شدی پات خیلی درد میکرد ١-٢ ساعت خوابیدی ولی نتونستی و بلند شدی با پای لنگون راه میرفتی خاله هم اومد دیدنت برات ٢تا ماهی خرید بابایی هم ٢تا خر...
2 فروردين 1391