ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

وندا دختر ما

تقویم و شعر

امروز میخوام یه گاهنامه رو معرفی کنم چون خودم خیلی از داشتنش لذت بردم گفتم شما بی نصیب نمونید گاهنامه شاپریا  از نازنین ناصری نیاکی  در ابتداگفته سال دیگه در ادیان دیگه چه سالیه مثل این سال 91 خورشیدی برابر با 14091 اهورایی 7034 میترایی 3750 زرتشتی .... هر هفته در یک صفحه اومده که صفحه روبه روش یه نقاشی زیبا به همراه یه شعریا متن قشنگ از یکی از بزرگان قرار داده قایقی خواهم ساخت /خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب/که در آن هیچ کس نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند/ قایق از تور تهی ودل از آرزوی مروارید /نه به آبیها دل خواهم بست /نه به دریا پریانی که سر از آب بدر می آرند دور باید شد دور /شب سرودش را...
1 اسفند 1390

18 ماهگیت مبارک

سلام عسل خانوم وندا دختر خوبیه؟ دَ لهههههههههههه هر وقت میرسم خونه از خاله میپرسم قبل خاله خودت با خوشحالی میگی بله  خیلی بامزه شدی ماه گذشته حسابی سرمون شلوغ بود خونمونو رنگ ونقاشی کردیم و خاله پاش پیچ خورد گچ گرفت  بابایی امتحان آیلتس داد... ما هم رفتیم ١٠ روز خونه مامانجون موندیم خیلی خوب بود کلی تنوع بود خوشم گذشت منم چون پای خاله تو گچ بود سختش بود بیاد چند روز مرخصی گرفتم پیشت موندم ٢ روزم رفتیم خونه مامانی (مامان بابا) شما هم حسابی خوش گذروندی تازه کلی هم به حرف افتادی بگم چیا میگی؟!!!!!! بابا امیر - بابا جون -بابایی -مامانجون - مامانی- سروشا خاله - خاله الی - عمه - عمو دضا (رضا) - نا نای یعنی (نی بد...
30 بهمن 1390

یک سال و چهارماهگی

خانم گلم سلام حسابی داری خانوم و خوشگل میشی ٢سال پیش در چنین روزی من متوجه شدم که یه نی نی اوچولو تو دلم دارم لحظه زیبا ومبهوت کننده ای بود وقتی با بی بی چک بیرون اومدم و به باباییت خبر دادم که داریم نی نی دار میشیم شوکه شد (حالا نمیدونم شوکه شد یا باورش نمیشد) حالا امروز دخترم یکسال و ٤ ماه و ٣ روزشه کلی کلمات میگه مهربونه خوشگل و دوست داشتنیه می تونه رو پای خودش بایسته و حتی می تونه حق خودشو بگیره دختر کوچولوی من با تمام وجود دوستت دارم بابا هم همینطور هر دوتامون عاشقتیم خیلی خوشحالم که برات یه دفتر خاطرات درست کردم امیدوارم که وقتی بزرگ شدی با خوندنش لذت ببری منم که خیلی لذت میبرم گل دختر نازم راستی امروز بابایی رفت ...
30 دی 1390

خانوم مهندس من

دخترم جمعه اي بابايي تختو اورد كنار تخت خودمون گذاشت شما هم كلي مهندسي كردي پيچاشو سفت كردي حالا ديگه راحت شدي تخت ما هم گشاد شد حالا يه عكسم وقتي توش خوابيدي ازت ميندازم عروسكم دوستت دارم خانوم كوچولوي من اخبار جديد: به كلاغ پر خيلي علاقه پيدا كردي خودتو گيلي گيلي هم ميكني خيلي بامزه سلام ميكني تا كسي مياد ميگي سَ الكي كلي حرف ميزني زونتو تكون ميدي و صداهاي جالبي از خودت در مياري ما هرچي ميگيم بعد از ما تكرار ميكني فعلا همين باباي حالا عكسا رو ببينيد ...
18 دی 1390

دختر قشنگ و شیطون بلای من

دختر عزیزم بعد از یک ماه تونستم بیام و برات خاطراتتو بنویسم مامانو ببخش که دیر به دیر میام چون شما بعد از اینکه من از سر کار میام تمام وقت میخوای باهات بازی کنم و در کنارت باشم حق هم داری عزیزم خوب از قد و وزن شروع میکنم قد ٨٠ وزن ١٠،٧٠٠ دکتر گفت به نظر میاد کم خونی داشته باشی و بیشتر بچه ها دارن و حتما باید آزمایش خون بدی راستشو بخوای من آزمایش خون یکساگیتو نبردم بدی آخه دردت میاد دلم میسوزه ولی دیگه باید ببرمت تو هفته دیگه این پروژه رو به اتمام میرسونم تو این مدت یه سفرم رفتیم شمال تا برای ویلای مامانجون کابینت انتخاب کنیم امیدوارم تا عید کارش تموم شه هنوز تو مرحله نازک کاری بود شما هم خیلی بهت خوش گذشت هوا عالی بود از ...
13 دی 1390

هنر وندا

عزیزم تو دیروز تونستی با لگو هات یه برج زیبا بسازی این موفقیت را به خودم ،خودت، بابات و جامعه جهانی تبریک و تهنیت میگم باشد که روزی برجهای راستکی بسازی به امید آن روز   کلمه جدیدی که امروز گفتی رف بود یعنی رفت ...
13 آذر 1390

دیگه چه خبر؟!!!!!!!!!!!(از همه چی)

تو پارک ملت رو سبزه ها نشستیم وندا داره سبزه ها رو میکنه میریزه سرش کلی خوشحاله وداره لذت میبره خاله سمیرا وندا چیکار میکنی مامان میترا بچم داره زندگی میکنه(حال میکنه) سروشا مامان منم میخوام زندگی کنم تو رو خداااااااا   وندا میره کفششو میاره میگه کف(کفش) تا (پا) یعنی کفشمو پام کن   آخرین تغیییرات نمودار رشد(آبان) وزن:١٠ قد:٧٩ دور سر:٤٧.٥ صبحانه:یک روز در میان تخم مرغ -بعضی وقتها(نون پنیر و گردو-کره-حریره بادوم و... ١٢ خواب+شیر+میان وعده ناهار:سوپ-پلو استانبولی-عدس پلو-چلو گوشت و... میان وعده:میوه موز -سیب- لیمو شیرین -پرتقال+بیسکوییت یا نون پنیر گردو یا دنت یا ... شام: کو...
10 آذر 1390

15 ماهگیت مبارک!!!!!!!!!

دخترم این روزا احساس میکنم خیلی مستقل تر از قبل و خانومتر شدی هر حیونی که نوک داشته باشه میگی جوجو صداشم در میاری جیک جیک وقتی سی دی بی بی انیشتین رو میبینی به آموزش اعضای بدن که میرسه میگی آی آی به نقاشی کردنم علاقه مند شدی دوست داری با مداد رنگی یا خودکار تو دفتر خط بکشی یه کار جدیدت اینه که اسباب بازیهاتو قایم میکنی میگی نیس دستاتم  میگیری بالا توشو نشون میدی یعنی نیست بعد میاری میگی ایناها صدای پیشی در اوردنتم که خیلی با مزه است البته به ببر و شیر و پلنگ بیچاره هم میگی پیشی صداشم اینه خ خ خ اوخخخ خ خ تا باباتم میاد میخوابی روی زمین تا نوازشت کنه خیلی دوست داری نازت کنه خوب تا اخبار بعدی فعلا بای بای ...
28 آبان 1390

وندا در 14 ماهگی چه کارهایی انجام میده!!!!!!

دخترم یه ٢-٣ هفته ای هست انگشت اشاره ی کوچولوتو به سمت همه چی میگیری میگی این چیه؟ به آدما هم که میرسی اشاره میکنی میگی این کیه؟ دیگه همه انقدر خوششون اومده که میگن بهت چیه وقتی چیزی میخوای میگی دده  ،میخوای چیزی رو بدی میگی ددیر خیلی بامزه شدی دیگه به راهتی راه میری و میدوی ولی یکم سر به هوایی جلوی پاتو نگاه نمیکنی همش میخوری زمین دنبال بازیم خیلی دوست داری دیروز با خاله سمیرا و سروشا ومامانجون رفتیم پارک ملت کلی نون بردیم و به حیوونا غذا دادیم کلی هم تو سبزه ها دویدی بعدم رفتیم یه جا غذا بخوریم چشمتون روز بد نبینه انقدر جیغ زدید وسر و صدا کردید که صاحب مغازه بهم گفت میشه زودتر بچتونو ببرید مشتری ها ناراحت شدن اونم بلند جل...
14 آبان 1390

...

ونداي عزيزم امروز خبر دادن خاله محبوبه م فوت كرده بنده ي خدا سرطان داشت خيلي اذيت شد 2 روز بود كه به كما رفته بود و خيلي زن خوب و مهربوني بود خدايش بيامرزد   چند روز پيش تو با خاله مهري رفته بوديد خونشون تو رو خيلي دوست داشت وقتيكه رفته بوديم بيمارستان ديدنش چندتا شكلات داد گفت اينارو ببر براي وندا به درد اون ميخوره اميدوارم خدا روحشو قرين رحمت كنه آدم از فرداي خودشم خبر نداره هميشه از اين دنيا شگفت زده ميشم اينهمه آدم تلاش ميكنه بدو بدو ميكنه ولي از آخر عاقبتش هيچ خبر نداره عزيزم من هميشه از خدا ميخوام بهت سلامتي ،عمر طولاني ، آرامش و خوشبختي بده   ...
1 آبان 1390