برای اولین بار به تنهایی ایستادی
دختر قشنگم امروز برای اولین بار بدون اینکه ما بهت کمک کنیم دستتو گذاشتی زمین یا علی گفتی و ایستادی و با خوشحالی دستتاتو بردی بالا و گفتی دس دس ما هم کلی برات دست زدیم امروز عید فطر بود و رفته بودیم خونه مامان جون من چون اولین عیدی بود که بابا بزرگم به رحمت خدا رفته به تو کلی خوش گذشت از دفعه های پیش خیلی اجتماعی تر شده بودی و با همه ارتباط برقرار می کردی بعدم بلند شدی ایستادی و همه برات دست زدن تو هم خوشت اومد هی پا میشدی میاستادی تا برات دست بزنن بعد رفتیم خونه مامان بابایی اونجام کلی وایسادی و دس دس کردی شیرین زبون من اینم یه عکس قشنگ از تو ...
نویسنده :
میترا
23:28