ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

وندا دختر ما

دیگه چه خبر؟!!!!!!!!!!!(از همه چی)

تو پارک ملت رو سبزه ها نشستیم وندا داره سبزه ها رو میکنه میریزه سرش کلی خوشحاله وداره لذت میبره خاله سمیرا وندا چیکار میکنی مامان میترا بچم داره زندگی میکنه(حال میکنه) سروشا مامان منم میخوام زندگی کنم تو رو خداااااااا   وندا میره کفششو میاره میگه کف(کفش) تا (پا) یعنی کفشمو پام کن   آخرین تغیییرات نمودار رشد(آبان) وزن:١٠ قد:٧٩ دور سر:٤٧.٥ صبحانه:یک روز در میان تخم مرغ -بعضی وقتها(نون پنیر و گردو-کره-حریره بادوم و... ١٢ خواب+شیر+میان وعده ناهار:سوپ-پلو استانبولی-عدس پلو-چلو گوشت و... میان وعده:میوه موز -سیب- لیمو شیرین -پرتقال+بیسکوییت یا نون پنیر گردو یا دنت یا ... شام: کو...
10 آذر 1390

15 ماهگیت مبارک!!!!!!!!!

دخترم این روزا احساس میکنم خیلی مستقل تر از قبل و خانومتر شدی هر حیونی که نوک داشته باشه میگی جوجو صداشم در میاری جیک جیک وقتی سی دی بی بی انیشتین رو میبینی به آموزش اعضای بدن که میرسه میگی آی آی به نقاشی کردنم علاقه مند شدی دوست داری با مداد رنگی یا خودکار تو دفتر خط بکشی یه کار جدیدت اینه که اسباب بازیهاتو قایم میکنی میگی نیس دستاتم  میگیری بالا توشو نشون میدی یعنی نیست بعد میاری میگی ایناها صدای پیشی در اوردنتم که خیلی با مزه است البته به ببر و شیر و پلنگ بیچاره هم میگی پیشی صداشم اینه خ خ خ اوخخخ خ خ تا باباتم میاد میخوابی روی زمین تا نوازشت کنه خیلی دوست داری نازت کنه خوب تا اخبار بعدی فعلا بای بای ...
28 آبان 1390

وندا در 14 ماهگی چه کارهایی انجام میده!!!!!!

دخترم یه ٢-٣ هفته ای هست انگشت اشاره ی کوچولوتو به سمت همه چی میگیری میگی این چیه؟ به آدما هم که میرسی اشاره میکنی میگی این کیه؟ دیگه همه انقدر خوششون اومده که میگن بهت چیه وقتی چیزی میخوای میگی دده  ،میخوای چیزی رو بدی میگی ددیر خیلی بامزه شدی دیگه به راهتی راه میری و میدوی ولی یکم سر به هوایی جلوی پاتو نگاه نمیکنی همش میخوری زمین دنبال بازیم خیلی دوست داری دیروز با خاله سمیرا و سروشا ومامانجون رفتیم پارک ملت کلی نون بردیم و به حیوونا غذا دادیم کلی هم تو سبزه ها دویدی بعدم رفتیم یه جا غذا بخوریم چشمتون روز بد نبینه انقدر جیغ زدید وسر و صدا کردید که صاحب مغازه بهم گفت میشه زودتر بچتونو ببرید مشتری ها ناراحت شدن اونم بلند جل...
14 آبان 1390

...

ونداي عزيزم امروز خبر دادن خاله محبوبه م فوت كرده بنده ي خدا سرطان داشت خيلي اذيت شد 2 روز بود كه به كما رفته بود و خيلي زن خوب و مهربوني بود خدايش بيامرزد   چند روز پيش تو با خاله مهري رفته بوديد خونشون تو رو خيلي دوست داشت وقتيكه رفته بوديم بيمارستان ديدنش چندتا شكلات داد گفت اينارو ببر براي وندا به درد اون ميخوره اميدوارم خدا روحشو قرين رحمت كنه آدم از فرداي خودشم خبر نداره هميشه از اين دنيا شگفت زده ميشم اينهمه آدم تلاش ميكنه بدو بدو ميكنه ولي از آخر عاقبتش هيچ خبر نداره عزيزم من هميشه از خدا ميخوام بهت سلامتي ،عمر طولاني ، آرامش و خوشبختي بده   ...
1 آبان 1390

عکسهای تولد وندا با تاخیر

اینم عکسهای تولد وندا که بالاخره به دستمون رسید..... این عکس کیکشه! ونداي خوشگل من   وندا وسروشا با عمو رضا   وندا و بابايي در پارك قبل از شروع جشن تولد   سه تاييمون تو پارك     اينم با لباسي كه موقع بريدن كيك پوشيدي     وندا داره ميرقصه     اينم عروسكي كه عمو رضا براش خريده     اينام كه ديگه معرف حضور هستند         نظرتونو درباره عكسها برامون بزاريد خوشحال ميشيم....:) ...
30 مهر 1390

روز جهانی کودک مبارک

عزیز دلم امروز روز جهانی کودکه این روزو به همه ی کوچولوهای عزیز و به تو عزیز ترینم تبریک میگم به همین مناسبت خاطره ای تعریف میکنم باشد که مقبول خاطر مبارکتان گردد بنده در زمان کودکی و نوجوانی و حتی جوانی عاشق این روز بودم و به مناسبتش به مامانم میگفتم امروز روز منه دفتر کتابو میبوسیدم میذاشتم کنار و تا پاره ای از شب یعنی تا آخرین برنامه میشستم پای تلویزیون وکارتون میدیدم خیلی کارتون دوست داشتم دارم و خواهم داشت مخصوصا کارتونای اون وقتها که خیلیم قشنگ بود امروزم با کلی شوقو ذوق اومدم زدم ولی خبری نبود همه چی نشون میداد جز کارتون (حتما همگی متوجه شدید چی نشون میداد من موضوعو باز نکنم) دیشبم به همین مناسبت منو خاله سمیرا شما و سروشا...
16 مهر 1390

بی موضوع ولی مهم

سلام یه چند وقتی بود احساس میکردم آدمای دور و اطرافم (منظورم تو کوچه خیابونه )نسبت به همه چیز بی تفاوتن و فقط به فکر منافع خودشونن مثلا یه روز تو خیابون یه خانومی وسط چهارراه چرخ خریدش که توشم پر بود چپه شد هیچکسی توجه نکرد و از کنارش رد شد حالا تعریف از خود نباشه من رفتم گوجه هاشو از وسط خیابون جمع کردم داشتم میرفتم زیر ماشینا ولی کلی کمک کردم خانومم کلی تشکر کرد منم کلی حال کردم ولی امروز یه صحنه ای دیدم که باعث شد کلی انرژی مثبت بگیرم مثل همیشه وقتی ساعت ٤ از سر کار میام داشتم از توی پارک نزدیک خونمون میومدم که دیدم یه دختر خانومی شیر (پاستوریزه) به دست ایستاده بالا سر یه گربه منم که از گربه ها خیلی خوشم میاد ایستادم ببینم جری...
16 مهر 1390

تولدت مبارک عشق من

      سال گذشته در چنین روزی خدای بزرگ ومهربون بهترین و زیباترین عشق دنیا را به من و بابایی هدیه داد که یه دختر کوچولوی ملوس و ناز نازی بود وندای عزیزم ١ساله که در آغوش من هستی و تمام زندگی منی عاشقانه دوستت داریم و همه تلاشمونو میکنیم تا به نحو احسن تربیتت کنیم و بهترین ها رو برات آرزو میکنیم عزیزم میخوام برات توی این روز عزیزچندتا آرزو کنم امیدوارم این آرزوهام به دست خدا برسه و همشون براورده بشه خدای عزیزم به دخترم سلامتی و عمر طولانی عطا کن خدای مهربون به عزیزترینم اخلاق خوب و بزرگ منشی عطا کن خدا جونم دخترم را از حوادث بد دور کن و شانس و اقبال خوب به اون بده خدای من کا...
14 مهر 1390

دخترم راه افتاده

عزیز دلم ١ هفته هستش که دیگه ٤ دست وپا راه نمیری فقط روی ٢ تا پای خوشگلت راه میری حتی اگه چند بارم زمین بخوری بازم بلند میشی عروسکتم بغلت میگیری شیشه عروسکم دستت میگیری راه میری این نقطه عطفی توی زندگیت این روزو به خودمو خودتو باباییت حسابی تبریک میگم اینو بدان که هر کار جدیدی که انجام میدی برای ما خیلی شیرینو جالبه و با همه ی وجود دوستت داریم دختر نازم اینم از طرف وندا برای مامان مهربونش !!!!!!!!!!!!!! ...
14 مهر 1390